یادداشت راهبردی؛ باید درباره‌ی «زمان ایرانی» تامل کنیم؛ چگونه هیچگاه «زمان» را جدی‌ نگرفته‌ایم؟(3)


ارسال شده در تاریخ :
یادداشت راهبردی؛ باید درباره‌ی «زمان ایرانی» تامل کنیم؛ چگونه هیچگاه «زمان» را جدی‌ نگرفته‌ایم؟(3)

به قلم جناب آقای محمدحسین قدمی؛ دانشجوی ارشد فرهنگ و ارتباطات


وضعیت امروز ایران نیز با توجه به مفهوم «زمان» قابل تحلیل و بررسی است. انقلاب اسلامی ایران نوعی رخداد و گسست است که «گذشته» را تمام کرد و ما را وارد «حال» نمود. به تعبیری، انقلاب اسلامی نوعی رخداد زمانی و مکانی است. بعد از این رخداد دیگر نمی‌توان زمان و مکان را به نحو سابق تصور کرد. احساس و درک ما نسبت به زمان -یعنی گذشته، حال و آینده- با این انقلاب دگرگون شده است و دیگر نمی‌توان به درک سابقی که از زمان داشتیم بازگردیم.

 

این انقلابِ در زمان و این درک و احساس خاص نسبت به زمان را می‌توان در امور مختلفی مشاهده و فهم کرد. امام خمینی(ره) در کتاب «ولایت فقیه» خود چنین کاری را انجام داده‌اند. این کتاب با توصیفی از «اکنون» و «گذشته» آغاز می‌شود :« این‌که امروز به ولایت فقیه چندان توجهی نمی‌شود و احتیاج به استدلال پیدا کرده، علت ش اوضاع اجتماعی مسلمانان عموماً و حوزه‌های علمیه خصوصاً می‌باشد. اوضاع اجتماعی ما مسلمانان و وضع حوزه‌های علمیه ریشه تاریخی دارد که به آن اشاره می‌کنم.» همچنین این کتاب به تصور و خیالی از «آینده» ختم می‌شود: «هیچ عاقلی انتظار ندارد که تبلیغات و تعلیمات ما بزودی به تشکیل حکومت اسلامی منتهی شود. برای توفیق یافتن در استقرار حکومت اسلامی احتیاج به فعالیت‌های متنوع و مستمری داریم. این هدفی است که احتیاج به زمان دارد. عقلای عالم یک سنگ اینجا می‌گذارند تا بعد از دویست سال، دیگری پایه‌ای بر آن بنا کند و نتیجه‌ای از آن به دست آید... فعالیت‌های ما هم اگر برای نسل آینده نتیجه بدهد، باید دنبال شود.»

 

با خواندن این بند از کتاب «ولایت فقیه»، این درک از آینده که «بعد از دویست سال» است را با توصیف ادوارد هال از «زمان آمریکایی» مقایسه کنید. او می‌گفت که برای یک آمریکایی آینده چیزی مابین ۵ الی ۱۰ سال است!

 

این انقلاب در زمان مصادیق بسیار متعددی دارد. اساساً رتوریکِ «امیدبخشی» که رهبر انقلاب به شکلی ویژه در سال‌های اخیر کراراً به تکوین و انتشار آن پرداخته‌اند، پروژه‌ای برای انقلاب در زمان است. ایشان متفکری زمان‌ساز و به عبارتی دقیق‌تر، آینده‌سازند. این بازتولید «زمان انقلاب اسلامی» است که در گفتارهای ایشان صورت می‌گیرد. توصیف شرایط کنونی با استعاره‌ی «در راه قله بودن و طبیعی بودن سختی‌ها در مسیر دامنه‌ی کوه» بخشی از پروسه‌ی معنابخشی به زمان از جانب ایشان است.

 

با این اوصاف آیا تا کنون لختی به زمان‌ها، گذشته‌ها، اکنون‌ها و آینده‌های جاری و ساری در اتمسفر فرهنگی‌مان اندیشیده‌ایم؟ آیا این نکته را دریافته‌ایم که به شدت «چندزمانی» شده‌ایم؟ آیا درک همه‌ی ما از گذشته، حال و آینده یکی است؟ بیایید با چنین پرسش‌هایی این متن را به پایان برسانیم: با چند درک از گذشته، حال و اکنون در جامعه‌ی امروزمان روبروییم و به دنبال چه کنش‌ها، گفتارها و سیاست‌هایی برای خلق زمان هستیم؟ آیا اساساً اهمیت «زمان» را درک کرده‌ایم؟ «زمان ایرانی» چه هست و مطلوب است که چه باشد؟

 

پایان./



پوستر همایش

© کلیه حقوق این وب سایت محفوظ می باشد .